انگار همین دیروز بود که صدای گریه تولد دختربچهای، خانه سوت و کور مان را لبریز از خندههای مادربزرگ و پدربزرگ کرده بود. یکی از همین روزهای پاییزی که برای ما زیباترین بهار بود و این سالها چه زود و تند گذشت. گذشت و گذشت تا به پارسال رسید و انگار لحظهها دیگر خیال گذشتن نداشته، چه سنگین و ناباورانه میگذرند.
بله، درست پاییز سال ۱۳۹۹ شمسی بود که قلب خانواده ایستاد و شهرزاد، از بین ما رفت. روح پاک او را به خدای فرشتگان آسمان میسپاریم و برایش هدیهای میفرستیم از جنس فاتحه و صلوات.